هماتولوژی و علوم آزمایشگاهی

پاتوقی برای همه بچه های علوم برتری (MLS)

هماتولوژی و علوم آزمایشگاهی

پاتوقی برای همه بچه های علوم برتری (MLS)

بیماریها و اطلاعات مربوط به آن

سلام دوستان
با کلیک بر روی هر بیماری می تونید اطلاعات و توضیحاتی درباره اون بیماری به دست بیارید. . این اطلاعات در قالب فایل های تصویری متحرک ارایه شده که می تونید خلاصه اطلاعات را به صورت یک فایل متنی دانلود کنید. یه مزیت دیگه هم اینه که اسلایدها رو که انگلیسی هستند براتون می خونه. فهرست اسامی بیماری ها :   
Diseases and Conditions
بیماری ها و شرایط
آنوریسم آئورت شکمی
آکنه
ایدز
حساسیت به غبار
آلوپسی
اسکلروز Amyotrophic جانبی (ALS)
آنژین صدری
سیاه زخم
آریتمی
ورم مفاصل
آسم
فیبریلاسیون دهلیزی
انفلونزای مرغی
کمردرد 
فلج بل
سرطان مغز
سرطان سینه 
سوختگی 
آب مروارید
فلج مغزی
زخم های سرد (تبخال)
سرطان کولون
نارسایی احتقانی قلب
COPD (بیماری انسدادی مزمن ریه)
بیماری کرون
فیبروز کیستیک
افسردگی
دیابت — عوارض چشم
دیابت — مراقبت از پا
دیابت — مقدمه
دیابت — برنامه ریزی غذایی
Diverticulosis
اندومتریوز
Barr اپستاین (مونونوکلئوز)
اختلال نعوظ
فیبرومیالژیا
فلاش و Floaters
شکستگی و Sprains
کیستهای گانگلیون
بیماری ریفلاکس معده (سوزش سردل)
کوری تدریجی
نقرس
کاهش شنوائی
حمله قلبی
هپاتیت ب
هپاتیت سی
فشار خون بالا (فشار خون بالا)
هیپوگلیسمی
فتق شکافی : در محل
انفلوانزا
فتق اینگوینال
سندرم روده تحریک پذیر
نارسایی کلیه
سنگ کلیه
لیشمانیوز
سرطان خون
تستوسترون پایین 
سرطان ریه
لوپوس
بیماری لایم
دژنرسانس ماکولا
مالاریا
ملانوم
مننژیت
یائسگی
میگرن سردرد
پرولاپس دریچه میترال
مالتیپل میلوما
اسکلروز چندگانه : (ms) 
میاستنی گراویس ( بیماری خودایمنی عضلات) 
آرتروز
پوکی استخوان
اوتیت مدیا
سرطان تخمدان
کیست تخمدان
التهاب لوزالمعده
بیماری پارکینسون
ذات الریه
سرطان پروستات 
پسوریازیس
اشک شبکیه و جداشدگی
آرتریت روماتوئید
سارکوئیدوز
گال
تشنج و صرع
بیماریهای مقاربتی
زونا

اندیشه کن. اما نخند...

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید، ارباب. نخند!

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز از آدامسهایش نمی خری. نخند!

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ای کوتاه معطلت کند. نخند!

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده. نخند!

به دستان پدرت،
به جاروکردن مادرت،
به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،
به راننده ی چاق اتوبوس،
به رفتگری که در گرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،
به راننده ی آژانسی که گاهی مواقع چرت می زند،
به پلیسی که سرچهارراه با کلاه صورتش را باد می زند،
به مجری نیمه شب رادیو،
به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند،
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی،
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان،
به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،
به مردی که در خیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده،
به مسافری که سوار تاکسی می شود و بلند سلام می گوید،
به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،
به زنی که با کیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی،
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی
نخند ...

نخند که دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی!

که هرگز نمیدانی آنها چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند!

آدمهایی که هرکدام برای خود و خانواده شان همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بار می برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جار می زنند،

سرما و گرما می کشند،

و گاهی خجالت هم می کشند ...


انسانهای بزرگ، دو دل دارند؛

دلی که درد می کشد و پنهان است
و دلی که می خندد و آشکار است

به سلامتی تمام پدرها و به شادی روح همه پدرانی که به آسمان رفتند.

به سلامتی اون پدری که هنگام تراشیدن موی کودک مبتلا به سرطانیش گریه ی فرزندش رو دید
ماشین رو داد به دستش در حالی که چشمانش پر از گریه بود گفت : حالا تو موهای منو بتراش !



به سلامتی پدری که نمی توانم را در چشمانش زیاد دیدیم ولی از زبانش هرگز نشنیدم …!!!
به سلامتی پدری که طعم پدر داشتن رو نچشید ،اما واسه خیلی ها پدری کرد

به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش ،
اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه این پدرمه !
سلامتی اون پدری که شادی شو با زن و بچش تقسیم میکنه اما غصه شو با سیگار و دود سیگارش . . .
به سلامتی پدری که کفِ تموم شهرو جارو میزنه که زن و بچش کف خونه کسی رو جارو نزنن..
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم ، که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچک تر میشود…
ولی پدر …
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند
خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست
فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد …


پدرم هر وقت میگفت “درست میشود” … تمام نگرانی هایم به یک باره رنگ میباخت…!

وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه…
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش ، دلت میخواد بمیری



پدرم ،تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته هاهم میتوانند مرد باشند ! به سلامتی هرچی پدره


خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گرددبه سلامتی هرچی پدره و به شادی روح همه پدرانی که به آسمان رفتند...

اطلس هماتولوژی دکتر گل افشان

اطلس خون شناسی  

 

شاید برای خیلی از دوستان سوال باشه که چرا  دانشگاه شیراز با وجود دکتر گل افشان ارشد هماتو  تا حالا نگرفته؟  

جوابش اینه که متاسفانه برخی از پاتولوژیست های این دانشگاه معتقدند گروه هماتولوژی باید در اختیار اون ها باشه چون دکتر گل افشان دکترای هماتو نیستند . ایشون دکترای علوم آزمایشگاهی دارند و با این درخواست پاتولوژیست ها مخالف هستند و حق هم دارند. به هر حال جای تاسف داره. من کتاب های این استاد بزرگ رو مطالعه کردم. اون قدر قشنگ و کامل و جامع نوشته شده که عشق و علاقه ی دانشجوها رو به رشته ی هماتو بیشتر میکنه. ( مثل جزوه ها و  نحوه ی تدریس بهترین استاد هماتولوژی: دکتر بشاش)  خیلی از سوالات کنکور بخصوص تست های بانک خون از کتاب بانک خون دکترگل افشان اومده بود.

 

فبِأَیِّ آلَاء رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ (سوره الرحمان)


 در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای   صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد... آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل (بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند... خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد... و سپس ماه به   دو نیم شکافته شد، نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت.

  کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده  است، سپس گفتند اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت: "صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سئوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان ما را سحر کرده است."
ادامه مطلب ...